وقتی که بچه بودم، دلم میخواست دنیا را عرض کنم، بزرگتر که شدم گفتم دنیا خیلی بزرگ است. کشورم را تغییر میدهم. در نوجوانی گفتم کشور خیلی بزرگ است بهتر است شهرم را دگرگون کنم. جوان که شدم گفتم شهر خیلی بزرگ است، محلهام را تغییر میدهم. به میان سالی که رسیدم گفتم از خانوادهام شروع میکنم، اما در این لحظههای آخر عمر میبینم که باید از خودم شروع میکردم، اگر تغییر را از خودم شروع کرده بودم، خانوادهام، محلهام، شهرم، کشورم و دنیا را به قدر توانم تغییر میدادم."
در دنیایی زندگی میکنیم که بسیار پیچیده است و هر روز به رنگی دگر خود را میآراید و جلوهگری میکند. نقل است که در روزگاران قدیم و آن زمانی که هنوز خبری از تکنولوژی و ماشین و سرعت نبود و مردم درگیر با این چالشها نبودند، "آرامش" بود. بشر به خواست خود تصمیم گرفت که "آسایش" را تامین کند و در راه رسیدن به آن، تمام برون و اندرون زمین را شکافت و در آخر به آن چیزی که میخواست رسید ولی غافل از اینکه باید بهای سنگینی برای آن پرداخت میکرد و آن بهای سنگین، امنیت وآرامش روانی بود. به هر حال هدف از این نوشتار، ارتقای سطح آگاهی هموطنان است و قصد براینست درباره شالوده و اساس داشتن یک زندگی فردی، اجتماعی و یک جامعه سالم مطالبی بیان شود. ابتدا به مهمترین اصل و عامل تعیینکننده میپردازم:
سلامت روانی: سلامت روان به عنوان حالت رفاهی است که در آن هر فرد، ظرفیتهای خود را شناخته،بتواند با استرسهای طبیعی زندگی خود کنار آمده، به طور موثر و مولد کار کند و نیز قادر باشد در اجتماع مشارکت نماید.
اختلالات روانی و رفتاری در تمام کشورها شایع است و مشکلات عدیدهای را نیز ایجاد مینماید. افراد مبتلا به اینگونه اختلالات اغلب با مسائلی از قبیل انزوای اجتماعی، کیفیت بد زندگی و مرگ و میر دست به گریبانند. همچنین این اختلالات، خود منجر به تحمیل هزینههای گزاف اقتصادی و اجتماعی نیز خواهند شد. مطالعات نشان داده که شیوع اختلالات روانی از قبیل افسردگی، اضطراب و... در شرایط بیکاری، درآمد کم، تحصیلات محدود، شرایط کاری پرتنش، تبعیض و شیوههای زندگی ناسالم بیشتر است. از طرفی دیگر، دیدگاه معنوی برروی باورها، نگرشها، ارزشها و رفتارها تاثیر عمیق دارد و برروی بیوشیمی و فیزیولوژی تاثیر میگذارد. تاثیر معنویت روی فکر و بدن، "تندرستی معنوی" نامیده میشود.
یکی از مهمترین عوامل رشد و ایجاد بهداشت روانی و سلامت جامعه، نقش خانواده است. بیشک خانواده در تامین بهداشت روانی و پیشگیری از آشفتگیهای رفتاری نقش عمدهای دارد. تامین محیط سالم خانوادگی نقش مهم و عمدهای در پیشگیری از بیماریها و اختلالات روانی و رفتاری داشته و در این فرآیند نه تنها پدر و مادر، بلکه افراد دیگری نیز که در محیط خانواده با کودک سروکار دارند در رشد و نمو روانی کودک موثر خواهند بود. روانشناسان و متخصصین بهداشت روانی بر این عقیدهاند که محیط زندگی کودک، اشخاصی که در اطرافش هستند، طرز رفتار و کردار بزرگترها با کودک و یکدیگر، وضع اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و مذهبی هر یک به نوبه خود اثراتی در روحیه کودک به جای میگذارند. بیاعتنایی به نیازها، رفتارهای تحقیرآمیز بیش از حد و حمایت و محبت و تعیین و تمجید بیش از اندازه هر یک میتواند در ایجاد احساس ناراحتی، بیاعتمادی، تزلزل روحی و تشویش و اضطراب دائمی در کودک نقش کلیدی داشته و پایه و اساس بسیاری از حالات و رفتار و تمایلات عصبی را در بزرگسالی تشکیل دهند.
کودکانی که از لحاظ عاطفی و امنیتی در خانواده تامین نمیشوند با انواع مشکلات روبهرو خواهند شد؛ مشکلاتی از قبیل شیطنتها، دروغگوئیها و عدم فرمانبرداریهای ساده وضع نابسامان خانواده میتواند به بزه کاریها و جنایات بزرگسالی منتهی شود، بنابر این سلامت خانواده، تعادل شخصیتی والدین و آشنایی آنها به اصولی که میتواند محیط خانواده را سالمتر سازد، بسیار حائز اهمیت است.
اهمیت خانواده در دوران نوجوانی
نیازهای مرحله نوجوانی از حساسیت خاصی برخوردار است بطوری که در کنار سایر تحولات و تغییراتی که از جنبههای جسمانی و روانی در فرد اتفاق میافتد، ویژگی مشترک و مهم دیگر آن دوران، استقلال طلبی نوجوان در خانواده است. نوجوان میخواهد به طریقی رشد و استقلال خود را به خانواده ثابت کند و براین اساس شروع به ایجاد فاصله بین خود و خانواده میکند و به گروه همسالان نزدیک میشود. اینجا اگر خانواده به کارکردهای اساسی خود آشنایی نداشته باشد و همچنین با ویژگیهای دوران نوجوانی آشنا نباشد، نخواهد توانست عملکرد تربیتی خود را به نحو شایسته ایفا کند. از طرفی اقدامات نامناسب خانواده موجب فاصله بیشتر و بیشتر نوجوان از محیط خانه و خانواده خواهد شد.
همچنان اگر کارکرد تربیتی به شیوه درست بر روی نوجوان اعمال نگردد، فرد از پختگی فکری کامل برخوردار نخواهد گشت. لذا به زمینههای ناسازگارانه مثل عضویت در گروههای افراطی روی خواهد آورد.
از آنجا که این دوران، دوران الگوگیری و همانندسازی نیز هست، خانواده باید الگوی مناسبی را برای نوجوان خود فراهم سازد. "هابز" معتقد است که بسیاری از نوجوانان پریشان حال و آشفته به خانوادههایی تعلق دارند که از زندگی اجتماعی مجزا و بیگانهاند. خانواده در عین حال که کوچکترین واحد اجتماعی است، مبنا و پایه هر اجتماع بزرگ است. افراد سالم جامعه، افراد موفق و افراد فعال اجتماعی از داخل خانوادههای سالم بیرون آمدهاند و افراد ناسالم پرورش یافته خانوادههای ناسالم هستند.
سلامت خانواده
انحرافات خانواده، عدم سلامت روانی خانواده، مشکلات اقتصادی و اجتماعی خانواده از لحاظ تأثیری که روی اعضای دارد جامعه را تحت تأثیر قرار میدهد. افراد، پیوند میان خانواده و اجتماع هستند. افراد پرورش یافته در خانواده وارد اجتماع میشوند و ویژگیهای سالم یا ناسالم خود را که در خانواده دریافت کردهاند، وارد اجتماع میکنند. از این لحاظ سلامت یک جامعه به سلامت خانوادههای آنان وابسته است. "لارمارک" و "لوبله"، خانواده را مهمترین کانونی میدانند که جامعه از آن تغذیه میکند. به این ترتیب فرد در کنار تأثیری که از اجتماع خود میپذیرد با توشهای که از خانواده خود دریافت کرده است محیط پیرامون خود را تحت تأثیر قرار میدهد. چنین تأثیراتی علاوه بر مسائل پیرامونی جزئی بر مسائل کلان اقتصادی، اجتماعی و سیاسی یک جامعه نقش ایفا میکند. به این ترتیب به نظر میرسد که اصلاح یک جامعه، پیشرفت و ترقی آن از جنبههای مختلف تأثیر اصلاح خانواده، توجه افراد به اهمیت خانواده و آموزش آنهاست، بنابر این خانواده آسیب پذیرترین گروه در برابر آسیبهای اجتماعی است به طوری که اکثر مشکلات و آسیبهایی که در خانوادهها بروز میکند، درصورت عدم پیشگیری و برخورد صحیح با آنها، به درون جامعه نیز رسوخ میکند و در این شرایط دشوار دیگر نمیتوان به راحتی، مشکلات و آسیبها را کنترل کرد.
راههای تقویت بهداشت روانی در خانواده
1 - گفت و گوی محبت آمیز: یکی از راههای استحکام بنیان خانواده، توجه به ارتباط کلامی است. سخنان عاطفی و بهره گیری از کلمات دلنشین و خطابهای شایسته و محبت آمیز، مخاطب را جذب میکند. اگر در خانوادهای، مرد یا زنی با عبارات زیبا و دلپذیر همسرش را صدا کند، علاوه بر این که به فرزندان چگونه سخن گفتن را میآموزند، در قلب او جایگاه ویژهای خواهد یافت. روان شناسان بر این باورند که بایستی ریشه بیشتر بیماریهای روانی و اختلالهای رفتاری را در محیط خانواده فرد در دوران کودکی و محیط اجتماعی وی جستجو کرد. در مراحل ابتدایی زندگی و در خانواده است که فرد با رفتارهای متضاد رو به رو میشود و ناتوان از جمع بندی بین خوب و بد در حالی که بخشی از او رفتارهایی را میشناسد که با آن در محیط خانواده انس گرفته است و بخش دیگر رفتاری را مییابد که جامعه آن را نادرست میشمارد؛ دچار ناتوانی در تبیین و ترکیب میشود و از درک درست و نادرست باز میماند.
2- هماهنگی گفتار و کردار: تصحیح گفتار و رفتار و هماهنگی میان آنها که از سوی الگوها به افراد (کودک تا نوجوان) القا میشود میتواند کمک شایانی در بهداشت روانی جامعه ایفا کند. افزایش این تضادها همراه با سرزنش از سوی الگوهای خانوادگی و اجتماعی میتواند فرد را دچار بحرانهای روانی، شخصیتی و دوگانگی کند.
* افراد سالم، موفق، فعال و کارآمد جامعه از داخل خانوادههای سالم بیرون میآیند و افراد ناموفق، پرورش یافته خانوادههای نامتعادل هستند.
این یه سایت درباره ی بهداشت روانه که منو دوست عزیزم درست کردیم امیدواریم مفید باشه و ازش خوشتون بیاااااااااااااااد
قالب وبلاگ
گالری عکس
دریافت همین آهنگ
Up Page
.......................................................................................
.......................................................................................
.......................................................................................
.......................................................................................
.......................................................................................
.......................................................................................
.......................................................................................
.......................................................................................
.......................................................................................
.......................................................................................
.......................................................................................
.......................................................................................
.......................................................................................
.......................................................................................
.......................................................................................
.......................................................................................
.......................................................................................